زادگاه اصلي شلغم هنوز محقق نشده است ولي به نظر مي رسد كه انسان قبل از تاريخ ، خاصيت غذايي سبزي هاي ريشه اي را مثل شلغم ، هويج ، ترب كه به حالت وحشي مي روئيده است كشف كرده و آن را از زمين در آورده و در خاكستر داغ آتش مي پخته و مي خورده است .
بعد از عصر ماقبل تاريخ ، پيشينيان به خوبي شلغم را مي شناختند چنان كه كشت شلغم در هندوستان قبل از هجوم آرياها معمول بود .
تئوفراست كه در بين سال هاي 327 تا 287 قبل از ميلاد مسيح مي زيست نام آن را در كتاب خود آورده است .
پلين گياه شناس معروف رم كه در سال هاي 79 تا 23 قبل از ميلاد مسيح مي زيست در كتاب خود درباره شلغم اين طور مي نويسد :
« كشت شلغم خيلي رواج يافته و در بعضي جاها محصولي از آن به دست آمده است كه وزن يك شلغم به بيست كيلو مي رسد ؟... »
ديوسكوريد در نسخه هاي خود شلغم را تجويز مي كرد و عقيده داشت كه شلغم براي شستشوي پاهاي اشخاص مبتلا به نقرس عالي است .
تمام پزشكان قديمي به خاصيت غذايي و دارويي شلغم معتقد بودند و همه آنها حمام آب شلغم را به بيماران خود تجويز مي كردند.
شلغم : آب ، مواد سفيده اي ، مواد چربي ، هيدرات دو كربن ،سلولز و ويتامين هاي « آ » و « ب » و هم چنين مقدار كمي آرسنيك دارد .
شلغم داراي خاصيت ميكروب كشي و توليد كننده خلط است به همين علت است كه بايد شلغم را براي درمان آسم ، سياه سرفه ، آبسه ،بيماري برفك و ترك خوردگي پوست مصرف كرد .
مصرف شلغم در مورد درمان كم خوني نيز تجويز شده است زيرا در افزايش گلبول هاي قرمز خون خيلي مؤثر است .
قديم ، در ايران
شلغم را چگونه مي شناختند ؟ 
شليمر در كتاب خود نوشته است كه در ايران شلغم را براي معالجه امراض مربوط به سينه و سرفه مصرف مي كنند و عقيده دارند در حالت عادي اگر كسي با شلغم تغذيه كند اشتها به غذا در او تحريك مي شود .
منبع : نسخه هاي شفا بخش ( ترجمه مهدي نراقي )